به طور واضح تر هیپنوتیزم درمانی نوعی درمان غیر استاندارد یا “طب مکمل و جایگزین” است. از آرامش هدایتشده، تمرکز شدید و توجه متمرکز برای دستیابی به یک حالت هوشیاری بالاتر استفاده میکند که گاهی اوقات خلسه نامیده میشود. توجه فرد در این حالت به قدری متمرکز است که هر چیزی که در اطراف فرد اتفاق می افتد به طور موقت مسدود یا نادیده گرفته می شود. در این حالت طبیعی، فرد ممکن است توجه خود را – با کمک یک درمانگر آموزش دیده – بر روی افکار یا تکالیف خاصی متمرکز کند.
از هیپنوتیزم می توان برای کمک به کنترل رفتارهای ناخواسته یا کمک به مقابله بهتر با اضطراب یا درد استفاده کرد. این مهم است که بدانید اگرچه در طول هیپنوتیزم برای تلقین ها بازتر هستید، اما کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید.
هیپنوتیزم درمانی می تواند روشی موثر برای مقابله با استرس و اضطراب باشد.
هیپنوتیزم برای شرایط دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفته است، از جمله:
کنترل درد. هیپنوتیزم ممکن است به درد ناشی از سوختگی، سرطان، زایمان، سندرم روده تحریک پذیر، فیبرومیالژیا، مشکلات مفصل گیجگاهی فکی، روش های دندانپزشکی و سردرد کمک کند.
گرگرفتگی. هیپنوتیزم ممکن است علائم گرگرفتگی مرتبط با یائسگی را تسکین دهد.
تغییر رفتار هیپنوتیزم با موفقیت در درمان بی خوابی، شب ادراری، سیگار کشیدن و پرخوری استفاده شده است.
عوارض جانبی درمان سرطان هیپنوتیزم برای کاهش عوارض جانبی مربوط به شیمی درمانی یا پرتودرمانی استفاده شده است.
شرایط سلامت روان هیپنوتیزم ممکن است به درمان علائم اضطراب، فوبیا و استرس پس از سانحه کمک کند.
حالت هیپنوتیزم به فرد اجازه می دهد که بیشتر در معرض بحث و پیشنهاد باشد. می تواند موفقیت درمان های دیگر را برای بسیاری از شرایط بهبود بخشد، از جمله:
هیپنوتیزم درمانی توسط یک رواندرمانگر آموزش دیده یا متخصص در این زمینه در یک محیط کاملا کنترل شده انجام می گیرد، و یک روش مکمل و جایگزین در نظر گرفته می شود. با این حال، هیپنوتیزم ممکن است در افراد مبتلا به بیماری روانی شدید مناسب نباشد.
واکنش های نامطلوب به هیپنوتیزم نادر است، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
هنگامی که هیپنوتیزم درمانی به عنوان روشی برای مقابله با رویدادهای استرس زا پیشنهاد می شود، کمی محتاط باشید. این عمل ممکن است باعث ایجاد احساسات شدید شود و باعث ایجاد خاطرات نادرست شود.
هیپنوتیزم ممکن است برای فردی که دارای علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان است یا برای کسی که از مواد مخدر یا الکل استفاده می کند مناسب نباشد. فقط پس از اینکه پزشک فرد را برای هر گونه اختلال فیزیکی که ممکن است نیاز به درمان پزشکی یا جراحی داشته باشد، برای کنترل درد استفاده شود. هیپنوتیزم همچنین ممکن است در مقایسه با سایر درمان های سنتی تر، مانند دارو، برای اختلالات روانپزشکی، روش درمانی کمتر موثری باشد.
برخی از درمانگران از هیپنوتیزم برای بازیابی خاطرات احتمالاً سرکوب شده استفاده می کنند که معتقدند با اختلال روانی فرد مرتبط است. با این حال، کیفیت و قابلیت اطمینان اطلاعاتی که بیمار تحت هیپنوتیزم به خاطر می آورد همیشه قابل اعتماد نیست. علاوه بر این، هیپنوتیزم می تواند خطر ایجاد خاطرات نادرست را ایجاد کند – معمولاً در نتیجه پیشنهادات ناخواسته یا پرسیدن سؤالات اصلی توسط درمانگر. به این دلایل، هیپنوتیزم دیگر جزء رایج یا اصلی اکثر اشکال روان درمانی در نظر گرفته نمی شود. همچنین، استفاده از هیپنوتیزم برای برخی از اختلالات روانی که در آن بیماران ممکن است به شدت مستعد تلقین باشند، مانند اختلالات تجزیه ای، به ویژه بحث برانگیز است.
برای انجام هیپنوتیزم نیازی به آمادگی خاصی ندارید. اما بهتر است لباس راحتی بپوشید تا آرامش داشته باشید. همچنین مطمئن شوید که استراحت خوبی دارید تا در طول جلسه تمایلی به خوابیدن نداشته باشید.
یک رواندرمانگر باتجربه و دارای پروانه فعالیت را انتخاب کنید که دارای گواهینامه انجام هیپنوتیزم باشد. از کسی که به او اعتماد دارید نیز مشورت بخواهید. در مورد هر درمانگری که مد نظر دارید کمی مطالعه کنید و رزومه روانشناسان را قبل از جلسات بررسی کنید. جلسه اول را با پرسیدن سوالات زیر شروع کنید:
هیپنوتیزم را می توان به دو صورت به عنوان پیشنهاد درمانی یا برای تجزیه و تحلیل بیمار مورد استفاده قرار داد.
پیشنهاد درمانی: در این حالت هیپنوتیزم باعث می شود که فرد بهتر بتواند به پیشنهادات و تلقین ها پاسخ دهد. بنابراین، هیپنوتیزم درمانی می تواند به برخی افراد کمک کند تا رفتارهای خاصی مانند ترک سیگار یا جویدن ناخن را تغییر دهند. همچنین می تواند به افراد در تغییر ادراک و احساسات کمک کند و به ویژه در درمان درد مفید است.
تجزیه و تحلیل: این رویکرد از حالت آرامش استفاده می کند تا یک علت ریشه ای روانشناختی احتمالی یک اختلال یا علامت را بررسی کند، مانند یک رویداد آسیب زای گذشته که شخص در حافظه ناخودآگاه خود پنهان کرده است. هنگامی که آسیب آشکار شد، می توان آن را در روان درمانی پرداخت.
درمانگر شما روند هیپنوتیزم را توضیح می دهد و اهداف درمانی شما را بررسی می کند. سپس درمانگر معمولاً با لحنی ملایم و آرام صحبت می کند و تصاویری را توصیف می کند که حس آرامش، امنیت و رفاه را ایجاد می کند.
هنگامی که در حالت پذیرا هستید، درمانگر راه هایی را به شما پیشنهاد می کند تا به اهداف خود برسید، مانند کاهش درد یا از بین بردن هوس سیگار. همچنین ممکن است درمانگر به شما کمک کند تا تصاویر ذهنی واضح و معناداری از خود را در حال انجام اهدافتان تجسم کنید.
وقتی جلسه تمام شد، یا میتوانید خود را از هیپنوتیزم خارج کنید یا درمانگر به شما کمک میکند به حالت آرامش خود پایان دهید.
برخلاف اینکه گاهی اوقات هیپنوتیزم در فیلم ها یا تلویزیون به تصویر کشیده می شود، در حین هیپنوتیزم کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید. همچنین، شما به طور کلی از اتفاقاتی که در طول هیپنوتیزم می افتد آگاه هستید و به یاد می آورید.
ممکن است در نهایت بتوانید خودهیپنوتیزمی را تمرین کنید، که در آن حالت خود شما هیپنوتیزم را به خود القا می کنید. شما می توانید در صورت نیاز از این مهارت استفاده کنید.
در مرکز هیپنوتیزم درمانی در حالی که هیپنوتیزم می تواند در کمک به افراد برای مقابله با درد، استرس و اضطراب موثر باشد، درمان شناختی رفتاری اولین خط درمان برای این شرایط در نظر گرفته می شود. هیپنوتیزم همچنین ممکن است به عنوان بخشی از یک برنامه جامع برای ترک سیگار یا کاهش وزن استفاده شود.
همچنین هیپنوتیزم برای همه مناسب نیست. برخی از درمانگران معتقدند که هر چه تلقین پذیری شما در هیپنوتیزم شدن بیشتر باشد، احتمال اینکه از هیپنوتیزم سود ببرید بیشتر است.
منبع: مرکز مشاوره ذهن آرا
برچسب : نویسنده : عباس احمدی abbasahmadi بازدید : 163
خلق و خو چیزی است که ما با آن متولد می شویم. این خلق و خو زمینه ساز ویژگی های بعدی هستند. اگر فرزند شما لجباز است، باید بفهمید که شما تنها نیستید که بچه لجبازی دارید یا در جست و جوی مشاوره کودکان لجباز تنها نیستید. بسیاری از والدین فرزندان لجبازی دارند. وقتی بچه ها خیلی کوچک هستند اشکالی ندارد. اما روشی که با کودک لجباز خود رفتار می کنید، تفاوت بزرگی را در نوع بزرگسالی آنها ایجاد می کند. مرحله نوپایی و مرحله نوجوانی سخت ترین مراحل در نظر گرفته می شوند.
درک این نکته حائز اهمیت است که لجبازی بخشی از شخصیت برخی از کودکان است در حالی که در برخی دیگر، وسیله ای است برای نمایش خود یا استرس و یا حتی عدم داشتن مهارت های ارتباطی و هیجانی. بنابراین، این وظیفه شماست که به کودک خود راه های مختلفی را آموزش دهید که از طریق آنها بتوانند استرس خود را کنترل کنند و احساسات خود را بیان کند.
فقط به این دلیل که کودک شما در مورد خواسته های خود پافشاری می کند، او را لجباز نمی کند. مرز باریکی بین مصمم بودن و لجبازی وجود دارد. در اینجا برخی از ویژگی های رفتار لجبازانه وجود دارد که باید به آنها توجه کنید:
برای برخورد صحیح با فرزند لجباز خود، ابتدا مهم است که بفهمید چرا آنها اینگونه هستند و چه چیزی آنها را اینگونه می کند. مصمم بودن فرزند شما یک چیز است و لجبازی یک چیز دیگر. قاطعیت به عنوان «استحکام هدف» تعریف میشود، در حالی که لجبازی «امتناع از تغییر فکر، رفتار یا عمل تحت هر گونه فشار خارجی» است. اما این رفتار را می توان به سمت یک فرد خوب هدایت کرد.
نوزادان، کودکان نوپا، نوجوانان – لجبازی می تواند در هر سنی ظاهر شود و سپس تا بزرگسالی ادامه یابد. به عنوان والدین، مهم است که راههایی برای رفتار با کودک لجباز خود بیابید، به گونهای که بتوانید رفتار او را بدون استرس محدود کنید. در اینجا چند تکنیک برای برخورد با کودک لجباز وجود دارد:
کودکان لجباز همیشه آماده مشاجره هستند. بنابراین، این فرصت را به آنها ندهید. درعوض، به حرف های فرزندتان گوش فرا دهید و آن را به جای بحث و جدل به یک گفتگو دعوت کنید. وقتی نشان میدهید که آماده گوش دادن به داستان آنها هستید، این باعث میشود که آنها نیز به آنچه شما برای گفتن دارید گوش دهند.
فرزندتان را به انجام کاری که نمی خواهد مجبور نکنید. این فقط آنها را سرکش تر می کند و آنها دقیقاً کاری را انجام می دهند که قرار نیست انجام دهند. بنابراین، اگر می خواهید فرزندتان تماشای تلویزیون را متوقف کند و به جای آن تکالیف خود را انجام دهد، سعی کنید مدتی با او تلویزیون تماشا کنید. این باعث ایجاد رفاقت میشود و پس از مدت کوتاهی، میتوانید از فرزندتان بپرسید که آیا میخواهد تکالیف خود را انجام دهد.
گفتن اینکه چه کاری انجام دهد، راه مطمئنی برای شعله ور کردن رگه های سرکشی در یک کودک لجباز است است. در عوض، گزینههایی را به آنها پیشنهاد دهید تا از بین آنها یکی را انتخاب کنند، این کار باعث میشود آنها احساس کنند که بر زندگی خود کنترل دارند و میتوانند به طور مستقل تصمیم بگیرند که دوست دارند چه کار کنند. انتخاب ها را محدود نگه دارید تا فرزندتان گیج نشود و فقط دو یا سه گزینه ارائه دهید. به عنوان مثال، اگر قرار است اتاق خود را تمیز کنند، از آنها بپرسید که آیا میخواهند ابتدا با تخت یا کمد شروع کنند به جای اینکه بگویند «از کجا میخواهی شروع کنی؟»
از دیدگاه فرزندتان به موضوع مورد نظر نگاه کنید و سعی کنید بفهمید که چرا این گونه رفتار می کند. اگر قول داده اید که آنها را به پارک ببرید اما به دلیل بد شدن هوا نپذیرفتید، باید به آنها توضیح دهید که چرا نمی توانید به قول خود عمل کنید. فرزند شما آن را فقط به عنوان یک وعده شکست خورده می بیند، اما با توضیح اینکه چرا نمی توانید بیرون بروید و با تعیین تاریخ بعدی برای گردش، می توانید وضعیت را نجات دهید.
اطمینان حاصل کنید که خانه شما مکانی است که کودک شما همیشه در آن احساس شادی، راحتی و امنیت کند. همانطور که بچه ها از مشاهده یاد می گیرند، در خانه با همه افراد به خصوص همسرتان مودب باشید. آنها احتمالاً آنچه را که می بینند تقلید می کنند، بنابراین ضروری است که آرامش خود را حفظ کنید و از بحث و جدل و همچنین توهین در مقابل کودک اجتناب کنید.
کودکان لجباز وقتی چیزی را درخواست می کنند، به سختی می توانند یک امتناع صریح را تحمل کنند. بنابراین، در عوض، سعی کنید به جای وضع قانون، با آنها مذاکره کنید. به عنوان مثال، اگر فرزند شما اصرار دارد به دو داستان قبل از خواب گوش دهد، با دستیابی به توافقی که میتواند داستانی را برای امشب و داستانی دیگر را برای فردا انتخاب کند، از آن صحبت کنید.
همیشه الگو باشید و نگرش مثبتی ارائه دهید. اگر از کلمات «نه»، «نمیتوانم» یا «نمیخواهم» زیاد استفاده میکنید، احتمالاً فرزندتان نیز همین کار را میکند. به لجبازی فرزندتان به جای منفی بافی، با دیدی مثبت نگاه کنید. سعی کنید با پرسیدن سؤالاتی از فرزندتان که پاسخ «بله» یا «خیر» را به همراه دارد، از آن بازی بسازید. سؤالات خود را به گونهای طرحریزی کنید که بیشتر اوقات پاسخ «بله» باشد. این پیام را می فرستد که فرزند شما شنیده می شود و از او قدردانی می شود.
پایبندی به برنامه های روزانه و همچنین برنامه های هفتگی می تواند به بهبود رفتار و همچنین عملکرد فرزند شما در مدرسه کمک کند. زمان خواب باید تعریف شود و باید به گونه ای باشد که استراحت کافی برای کودک شما فراهم کند. کم خوابی و خستگی می تواند منجر به مشکلات رفتاری در کودکان سه تا دوازده ساله شود.
کودکان لجباز برای رشد به قوانین و مقررات نیاز دارند. بنابراین، مرزها را تعیین کنید و انتظارات خود را در یک جلسه خانوادگی روشن کنید. از فرزندتان بخواهید که در مورد پیامدهای آن و همچنین دیدگاه او در مورد هر یک از این موارد، نظرات خود را ارائه دهد. سازگاری مهم است، اما این به سختی ترجمه نمی شود. مهم است که در مواقعی انعطاف پذیر باشید، مانند زمانی که در تعطیلات هستید یا در مواقعی که فرزندتان رفتاری مثال زدنی از خود نشان می دهد. این به آنها میرساند که پیروی از قوانین نیز میتواند پاداشبخش باشد و هدف آن خفهکننده نیست.
تربیت کودک لجباز کار آسانی نیست. اگر سریع راه حلی پیدا نکنید، هر چیز کوچکی می تواند تبدیل به یک مبارزه بزرگ شود. ممکن است با اطلاعات زیادی در مورد نحوه کنترل رفتار لجباز کودکان مواجه شده باشید، اما هر روز یک چالش جدید است. تنبیه یک کودک لجباز ممکن است در همه موارد بهترین راه حل نباشد و یافتن راه حل ممکن است موثرتر باشد.
بیشتر کودکان در مورد غذا و وعدههای غذایی میتوانند دمدمی مزاج باشند، بخصوص کودکان لجباز. زیرک بودن در اینجا می تواند مفید باشد! سعی کنید قسمت های کوچکی از غذاها ی مختلف را برای کودک خود سرو کنید و به او اجازه دهید انتخاب کند که از چه چیزی بیشتر می خواهد بخورد. همچنین می توانید سعی کنید با تهیه دستور العمل های خلاقانه با مواد سالم، غذا را جالب کنید. همچنین، سعی کنید کودک خود را در کارهای مربوط به غذا مانند چیدن سفره درگیر کنید. پاداش دادن به آنها مانند یک دسر مورد علاقه برای تمام کردن وعده های غذایی آنها نیز می تواند همه چیز را سریعتر صاف کند.
آیا فرزند شما در انجام تکالیف محوله مشکل دارد؟ یا برعکس از مقداری که باید بنویسد یا یاد بگیرد بیشتر وقت می گذارد و به اصطلاح غرق شده است. اگر اینطور به نظر می رسد، می توانید تکالیف را به قطعات کوتاه تری تقسیم کنید تا در مرحله تکمیل شود. استراحت های کوتاه در این بین ممکن است سریعتر از یک نشستن انجام شود. گزینه دیگر ترکیب آن با فعالیت دیگری است. به عنوان مثال، یادگیری املا را می توان در حالی انجام داد که شما در حال آبیاری باغ هستید و کودکتان به شما کمک می کند.
یکی از دلایل رایج اختلاف، هر بار که فرزند شما می خواهد چیزی بپوشد که برای موقعیت یا آب و هوای بیرون مناسب نیست، رخ می دهد. یکی از راههای کاهش اصطکاک این است که لباسهای فرزندتان را مرتب کنید و هر دو هفته یکبار آنها را عوض کنید. همچنین، لباس های نامناسب فصل را کنار بگذارید، بنابراین یک دلیل کمتر برای درگیری وجود دارد. هر زمان که می خواهید فرزندتان لباس عوض کند، دو یا سه لباس مختلف بچینید و از او بخواهید که انتخاب کند. به این ترتیب آنها از تصمیم گیری خوشحال می شوند.
با نزدیک شدن به زمان خواب، کودک شما شروع به دویدن می کند و سعی می کند آدرنالین را بالا ببرد، بنابراین به راحتی به خواب نمی رود. برای رفع مشکل، حدود 30 دقیقه قبل از اینکه چراغ خاموش شود، موسیقی آرام بخش را روشن کنید و نور را کم کنید. تلویزیون را خاموش کنید و از کودکتان بخواهید لباس خوابش را بپوشد. در اینجا با دادن گزینه انتخاب لباس خواب و پوشیدن آن یا کمک گرفتن از شما، از دعوا خودداری کنید. درست قبل از اینکه آنها را به سمت اتاق خواب ببرید، چند دقیقه با کودک خود ارتباط برقرار کنید و از آنها بپرسید که آیا چیزی برای گفتن در مورد روز خود دارند یا فقط یک سوال ساده مبنی بر اینکه روز خوب یا بد بوده است.
روانشناس کودک، روانشناس کودک آنلاین
روانشناسی مدرن...برچسب : نویسنده : عباس احمدی abbasahmadi بازدید : 158
هیپنوتیزم که در مرکز هیپنوتیزم درمانی انجام می شود، که به آن هیپنوتیزم درمانی یا هیپنوتراپی نیز گفته می شود، حالتی شبیه خلسه است که در آن حواس و تمرکز شما افزایش یافته می یابد. هیپنوتیزم معمولا با کمک هیپنوتراپیست خوب با استفاده از تکرار کلامی و تصاویر ذهنی انجام می شود. وقتی تحت هیپنوتیزم هستید، معمولاً احساس آرامش و آسودگی می کنید و نسبت به پیشنهادات و تلقین های رواندرمانگر بازتر هستید.
به طور واضح تر هیپنوتیزم درمانی نوعی درمان غیر استاندارد یا “طب مکمل و جایگزین” است. از آرامش هدایتشده، تمرکز شدید و توجه متمرکز برای دستیابی به یک حالت هوشیاری بالاتر استفاده میکند که گاهی اوقات خلسه نامیده میشود. توجه فرد در این حالت به قدری متمرکز است که هر چیزی که در اطراف فرد اتفاق می افتد به طور موقت مسدود یا نادیده گرفته می شود. در این حالت طبیعی، فرد ممکن است توجه خود را – با کمک یک درمانگر آموزش دیده – بر روی افکار یا تکالیف خاصی متمرکز کند.
از هیپنوتیزم می توان برای کمک به کنترل رفتارهای ناخواسته یا کمک به مقابله بهتر با اضطراب یا درد استفاده کرد. این مهم است که بدانید اگرچه در طول هیپنوتیزم برای تلقین ها بازتر هستید، اما کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید.
هیپنوتیزم درمانی می تواند روشی موثر برای مقابله با استرس و اضطراب باشد.
هیپنوتیزم برای شرایط دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفته است، از جمله:
کنترل درد. هیپنوتیزم ممکن است به درد ناشی از سوختگی، سرطان، زایمان، سندرم روده تحریک پذیر، فیبرومیالژیا، مشکلات مفصل گیجگاهی فکی، روش های دندانپزشکی و سردرد کمک کند.
گرگرفتگی. هیپنوتیزم ممکن است علائم گرگرفتگی مرتبط با یائسگی را تسکین دهد.
تغییر رفتار هیپنوتیزم با موفقیت در درمان بی خوابی، شب ادراری، سیگار کشیدن و پرخوری استفاده شده است.
عوارض جانبی درمان سرطان هیپنوتیزم برای کاهش عوارض جانبی مربوط به شیمی درمانی یا پرتودرمانی استفاده شده است.
شرایط سلامت روان هیپنوتیزم ممکن است به درمان علائم اضطراب، فوبیا و استرس پس از سانحه کمک کند.
حالت هیپنوتیزم به فرد اجازه می دهد که بیشتر در معرض بحث و پیشنهاد باشد. می تواند موفقیت درمان های دیگر را برای بسیاری از شرایط بهبود بخشد، از جمله:
هیپنوتیزم درمانی توسط یک رواندرمانگر آموزش دیده یا متخصص در این زمینه در یک محیط کاملا کنترل شده انجام می گیرد، و یک روش مکمل و جایگزین در نظر گرفته می شود. با این حال، هیپنوتیزم ممکن است در افراد مبتلا به بیماری روانی شدید مناسب نباشد.
واکنش های نامطلوب به هیپنوتیزم نادر است، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
هنگامی که هیپنوتیزم درمانی به عنوان روشی برای مقابله با رویدادهای استرس زا پیشنهاد می شود، کمی محتاط باشید. این عمل ممکن است باعث ایجاد احساسات شدید شود و باعث ایجاد خاطرات نادرست شود.
هیپنوتیزم ممکن است برای فردی که دارای علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان است یا برای کسی که از مواد مخدر یا الکل استفاده می کند مناسب نباشد. فقط پس از اینکه پزشک فرد را برای هر گونه اختلال فیزیکی که ممکن است نیاز به درمان پزشکی یا جراحی داشته باشد، برای کنترل درد استفاده شود. هیپنوتیزم همچنین ممکن است در مقایسه با سایر درمان های سنتی تر، مانند دارو، برای اختلالات روانپزشکی، روش درمانی کمتر موثری باشد.
برخی از درمانگران از هیپنوتیزم برای بازیابی خاطرات احتمالاً سرکوب شده استفاده می کنند که معتقدند با اختلال روانی فرد مرتبط است. با این حال، کیفیت و قابلیت اطمینان اطلاعاتی که بیمار تحت هیپنوتیزم به خاطر می آورد همیشه قابل اعتماد نیست. علاوه بر این، هیپنوتیزم می تواند خطر ایجاد خاطرات نادرست را ایجاد کند – معمولاً در نتیجه پیشنهادات ناخواسته یا پرسیدن سؤالات اصلی توسط درمانگر. به این دلایل، هیپنوتیزم دیگر جزء رایج یا اصلی اکثر اشکال روان درمانی در نظر گرفته نمی شود. همچنین، استفاده از هیپنوتیزم برای برخی از اختلالات روانی که در آن بیماران ممکن است به شدت مستعد تلقین باشند، مانند اختلالات تجزیه ای، به ویژه بحث برانگیز است.
برای انجام هیپنوتیزم نیازی به آمادگی خاصی ندارید. اما بهتر است لباس راحتی بپوشید تا آرامش داشته باشید. همچنین مطمئن شوید که استراحت خوبی دارید تا در طول جلسه تمایلی به خوابیدن نداشته باشید.
یک رواندرمانگر باتجربه و دارای پروانه فعالیت را انتخاب کنید که دارای گواهینامه انجام هیپنوتیزم باشد. از کسی که به او اعتماد دارید نیز مشورت بخواهید. در مورد هر درمانگری که مد نظر دارید کمی مطالعه کنید و رزومه روانشناسان را قبل از جلسات بررسی کنید. جلسه اول را با پرسیدن سوالات زیر شروع کنید:
هیپنوتیزم را می توان به دو صورت به عنوان پیشنهاد درمانی یا برای تجزیه و تحلیل بیمار مورد استفاده قرار داد.
پیشنهاد درمانی: در این حالت هیپنوتیزم باعث می شود که فرد بهتر بتواند به پیشنهادات و تلقین ها پاسخ دهد. بنابراین، هیپنوتیزم درمانی می تواند به برخی افراد کمک کند تا رفتارهای خاصی مانند ترک سیگار یا جویدن ناخن را تغییر دهند. همچنین می تواند به افراد در تغییر ادراک و احساسات کمک کند و به ویژه در درمان درد مفید است.
تجزیه و تحلیل: این رویکرد از حالت آرامش استفاده می کند تا یک علت ریشه ای روانشناختی احتمالی یک اختلال یا علامت را بررسی کند، مانند یک رویداد آسیب زای گذشته که شخص در حافظه ناخودآگاه خود پنهان کرده است. هنگامی که آسیب آشکار شد، می توان آن را در روان درمانی پرداخت.
دکتر روانشناس خوب شما روند هیپنوتیزم را توضیح می دهد و اهداف درمانی شما را بررسی می کند. سپس درمانگر معمولاً با لحنی ملایم و آرام صحبت می کند و تصاویری را توصیف می کند که حس آرامش، امنیت و رفاه را ایجاد می کند.
هنگامی که در حالت پذیرا هستید، درمانگر راه هایی را به شما پیشنهاد می کند تا به اهداف خود برسید، مانند کاهش درد یا از بین بردن هوس سیگار. همچنین ممکن است درمانگر به شما کمک کند تا تصاویر ذهنی واضح و معناداری از خود را در حال انجام اهدافتان تجسم کنید.
وقتی جلسه تمام شد، یا میتوانید خود را از هیپنوتیزم خارج کنید یا درمانگر به شما کمک میکند به حالت آرامش خود پایان دهید.
برخلاف اینکه گاهی اوقات هیپنوتیزم در فیلم ها یا تلویزیون به تصویر کشیده می شود، در حین هیپنوتیزم کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید. همچنین، شما به طور کلی از اتفاقاتی که در طول هیپنوتیزم می افتد آگاه هستید و به یاد می آورید.
ممکن است در نهایت بتوانید خودهیپنوتیزمی را تمرین کنید، که در آن حالت خود شما هیپنوتیزم را به خود القا می کنید. شما می توانید در صورت نیاز از این مهارت استفاده کنید.
در مرکز هیپنوتیزم درمانی در حالی که هیپنوتیزم می تواند در کمک به افراد برای مقابله با درد، استرس و اضطراب موثر باشد، درمان شناختی رفتاری اولین خط درمان برای این شرایط در نظر گرفته می شود. هیپنوتیزم همچنین ممکن است به عنوان بخشی از یک برنامه جامع برای ترک سیگار یا کاهش وزن استفاده شود.
همچنین هیپنوتیزم برای همه مناسب نیست. برخی از درمانگران معتقدند که هر چه تلقین پذیری شما در هیپنوتیزم شدن بیشتر باشد، احتمال اینکه از هیپنوتیزم سود ببرید بیشتر است.
منبع: ذهن آرا
روانشناسی مدرن...برچسب : نویسنده : عباس احمدی abbasahmadi بازدید : 198
از بسیاری جهات، سلامت روان درست مانند سلامت جسمانی است: همه آن را دارند و ما باید از آن مراقبت کنیم. سلامت روانی خوب به این معنی است که به طور کلی قادر به تفکر، احساس و واکنش به روش هایی است که شما نیاز دارید و می خواهید زندگی خود را انجام دهید. اما اگر در دوره ای هستید که سلامت روان شما آسیب دیده است، ممکن است متوجه شوید که روشهایی که اغلب فکر میکنید، احساس میکنید یا واکنش نشان میدهید دشوار یا حتی غیرممکن است. این می تواند به اندازه یک بیماری جسمی و یا حتی بدتر احساس شود.
مشکلات روحی و روانی حدود یک نفر از هر چهار نفر را در هر سال تحت تاثیر قرار می دهد. آنها از مشکلات رایج، مانند افسردگی و اضطراب، تا مشکلات نادرتر مانند اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی متغیر هستند.
تجربه یک مشکل سلامت روان اغلب ناراحت کننده، گیج کننده و ترسناک است – به خصوص در ابتدا. اگر حال شما خوب نشود، ممکن است احساس کنید که این نشانه ضعف است، یا اینکه “عقل خود را از دست خواهید داد”.
این ترسها اغلب با روشی منفی (و اغلب غیر واقعی) که افرادی که مشکلات سلامت روانی را تجربه میکنند در تلویزیون، فیلمها و رسانهها نشان میدهند، تقویت میشوند. این احساس ممکن است شما را از صحبت در مورد مشکلات خود یا درخواست کمک باز دارد. این به نوبه خود، ناراحتی و احساس انزوای شما را افزایش می دهد. اما در واقعیت، مشکلات سلامت روان یک تجربه مشترک بشری است.
اکثر مردم فردی را می شناسند که مشکل سلامت روانی را تجربه کرده است. مشکلات روحی و روانی می توانند برای همه نوع افراد از هر طبقه ای اتفاق بیفتند. و قطعا این را بدانید که با حمایت و درمان اوضاع بهتر خواهد شد.
زمانی که دچار شکست شدم احساس کردم وضعیتم به اندازه کافی جدی است که بتوان نام مشکل را بر آن گذاشت. می توانستم خیلی زودتر کمک بگیرم، اما این کار را نکردم! هیچ وقت برای مشورت گرفتن زود نیست!
رویکردهای مختلفی برای سلامت روان و بیماری روانی در سراسر جهان وجود دارد. اکثر متخصصان بهداشت در بریتانیا بر مجموعه مشابهی از تشخیصها و درمانهای بالینی برای مشکلات سلامت روان توافق دارند.
همه افراد در مورد سلامت روان خود به یک طریق فکر نمی کنند. بسته به سنت ها و اعتقادات خود، ممکن است ایده های متفاوتی در مورد بهترین روش مقابله داشته باشید. در بسیاری از فرهنگ ها، بهزیستی عاطفی ارتباط نزدیکی با زندگی مذهبی یا معنوی دارد. و تجربیات دشوار شما ممکن است تنها بخشی از نحوه درک کلی هویت شما باشد.
ما از عبارت “مشکلات سلامت روان” استفاده می کنیم، اما همین مفهوم نیز در فرهنگ های مختلف اسامی مختلفی دارد. به هر حال شما تجربیات خود را درک می کنید و از هر اصطلاحی که ترجیح می دهید استفاده کنید، امیدواریم الان که به بررسی گزینه های مختلف برای مراقبت و درمان می پردازیم، برای شما مفید باشد.
مشکلات سلامت روان بسیار متفاوت است. برخی از آنها علائم مشابهی دارند، بنابراین ممکن است علائم بیش از یک مشکل سلامت روان را تجربه کنید یا چندین تشخیص را به طور همزمان انجام دهید.
افسردگی یک احساس بد خلقی است که برای مدت طولانی ادامه دارد و زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار می دهد. افسردگی می تواند باعث شود شما احساس ناامیدی، بی انگیزگی، گناه، بی ارزشی، بی علاقگی و فرسودگی کنید. همچنین افسردگی می تواند بر عزت نفس، خواب، اشتها، میل جنسی و سلامت جسمانی شما تأثیر بگذارد.
افسردگی در خفیفترین شکل خود مانع از داشتن یک زندگی عادی نمیشود، اما انجام همه کارها را سختتر میکند و کمارزش به نظر میرسد. در شدیدترین حالت، افسردگی می تواند شما را به خودکشی وادار کند و زندگی را به خطر بیندازد. پس درمان افسردگی شدید ضروری است.
برخی از انواع افسردگی در طول یا بعد از بارداری رخ می دهد (افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان)، یا ممکن است هر سال تقریباً در همان زمان عود کند (اختلال عاطفی فصلی).
مقاله مرتبط: مرکز درمان افسردگی
اضطراب آن چیزی است که در هنگام نگرانی، تنش یا ترس احساس می کنیم – به ویژه در مورد چیزهایی که در شرف وقوع هستند یا فکر می کنیم ممکن است در آینده اتفاق بیفتند.
اضطراب گاه به گاه یک تجربه طبیعی انسانی است. اما اگر احساس اضطراب شما بسیار قوی باشد یا برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، ممکن است طاقت فرسا باشد. همچنین ممکن است علائم فیزیکی مانند مشکلات خواب و حملات پانیک را تجربه کنید.
ممکن است مشکل شما اختلال اضطراب خاص، مانند اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی)، اختلال هراس یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تشخیص داده شود. اما همچنین ممکن است بدون داشتن تشخیص خاص، مشکلاتی را با اضطراب تجربه کنید.
فوبیا شکل شدید ترس یا اضطراب است که توسط یک موقعیت خاص (مانند بیرون رفتن) یا شیء (مانند عنکبوت) ایجاد می شود، حتی زمانی که احتمال خطرناک بودن آن بسیار کم است.
اگر ترس نامتناسب با خطر باشد، ترس به فوبیا تبدیل می شود، بیش از شش ماه طول می کشد و تأثیر قابل توجهی بر نحوه زندگی روزمره شما دارد.
مقاله مرتبط: عجیب ترین و معروف ترین فوبیاهای جهان
مشکلات خوردن فقط مربوط به غذا نیست. آنها می توانند در مورد چیزهای دشوار و احساسات دردناکی باشند که ممکن است به سختی با آنها روبرو شوید یا آنها را حل کنید. بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر مشکل غذا خوردن داشته باشید، اضافه وزن یا کمبود وزن خواهید داشت، و اینکه داشتن وزن مشخص همیشه با یک مشکل غذایی خاص همراه است، اما این یک افسانه است. هر کسی، صرف نظر از سن، جنسیت یا وزن، ممکن است تحت تاثیر مشکلات خوردن قرار گیرد.
شایع ترین تشخیص های اختلال خوردن عبارتند از بی اشتهایی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری، و سایر اختلالات تغذیه یا خوردن مشخص شده (OSFED). اما ممکن است رابطه بسیار سختی با غذا داشته باشید و معیارهای تشخیص خاصی را نداشته باشید.
دیدگاه ها در مورد اسکیزوفرنی در طول سال ها تغییر کرده است. بسیاری از مردم سؤال می کنند که آیا واقعاً یک وضعیت متمایز است یا در واقع چند شرایط مختلف با هم همپوشانی دارند. اما در صورت مشاهده علائمی مانند:
از آنجا که متخصصان روانپزشکی در مورد اسکیزوفرنی اختلاف نظر دارند، برخی افراد استدلال می کنند که این اصطلاح به هیچ وجه نباید استفاده شود. دیگران فکر می کنند نام این بیماری مهم نیست و ترجیح می دهند فقط بر کمک به مدیریت علائم و رفع نیازهای فردی خود تمرکز کنند.
این اصطلاح اغلب در مکالمات روزانه به اشتباه استفاده می شود – برای مثال، ممکن است بشنوید که مردم درباره «کمی OCD» صحبت می کنند، اگر دوست دارند همه چیز مرتب و مرتب باشد. اما واقعیت این اختلال بسیار پیچیده تر و جدی تر است.
OCD دو بخش اصلی دارد: وسواس (افکار ناخواسته، تصاویر، اصرار، نگرانی ها یا تردیدهایی که به طور مکرر در ذهن شما ظاهر می شود؛ و اجبار (فعالیت های تکراری که احساس می کنید باید انجام دهید تا اضطراب ناشی از وسواس را کاهش دهید). درمان وسواس فکری هم می تواند سخت و هم می تواند راحت باشد، بستگی به همکاری خود مراجع و سایر عوامل مرتبط دارد.
اختلال شخصیت نوعی مشکل روحی و روانی است که در آن نگرش ها، باورها و رفتارهای شما باعث ایجاد مشکلات طولانی مدت در زندگی شما می شود. اگر این تشخیص را دارید به این معنی نیست که اساساً با سایر افراد متفاوت هستید – اما ممکن است مرتباً در نحوه تفکر خود در مورد خود و دیگران با مشکلاتی روبرو شوید و تغییر این الگوهای ناخواسته برای شما بسیار دشوار باشد.
چندین دسته و انواع مختلف اختلال شخصیت وجود دارد، اما اکثر افرادی که با یک اختلال شخصیت خاص تشخیص داده میشوند، به طور واضح یا پیوسته با هیچ دستهبندی منطبق نیستند. همچنین، اصطلاح “اختلال شخصیت” می تواند بسیار قضاوت کننده به نظر برسد.
به همین دلیل این یک تشخیص بحث برانگیز است. برخی از روانپزشکان با استفاده از آن مخالف هستند. و بسیاری از افرادی که به آنها این برچسب داده شده است، توضیح تجربیات خود به روش های دیگر مفیدتر است.
اختلال دوقطبی (که زمانی افسردگی شیدایی نامیده می شد) عمدتا بر خلق و خوی شما تأثیر می گذارد. با این تشخیص، احتمالاً موارد زیر را تجربه خواهید کرد: دوره های شیدایی یا هیپومانیک (احساس بالا). دوره های افسردگی (احساس پایین)؛ و به طور بالقوه برخی از علائم روان پریشی.
همه افراد در خلق و خوی خود تغییراتی دارند، اما در اختلال دوقطبی این نوسانات می تواند بسیار شدید باشد و تأثیر زیادی بر زندگی شما بگذارد. در این بین، ممکن است زمان های پایداری داشته باشید که علائم کمتری را تجربه کنید.
خودآزاری زمانی است که به عنوان راهی برای مقابله با احساسات بسیار دشوار، خاطرات دردناک یا موقعیت ها و تجربیات طاقت فرسا به خود آسیب می رسانید. ممکن است ندانید که چرا به خود آسیب می زنید، اما این می تواند وسیله ای برای بیان احساساتی باشد که نمی توانید در قالب کلمات بیان کنید یا به وضوح درباره آن فکر کنید.
پس از آسیب رساندن به خود ممکن است احساس رهایی کوتاه مدت داشته باشید، اما بعید است که علت ناراحتی شما از بین رفته باشد. خودآزاری همچنین میتواند احساسات بسیار سختی را به همراه داشته باشد و باعث بدتر شدن احساس شما شود.
بسیاری از افراد در دوره ای از زندگی خود افکار و احساسات خودکشی را تجربه می کنند. آنها می توانند بسیار ناخوشایند، مزاحم و ترسناک باشند، اما داشتن افکار خودکشی لزوماً به این معنی نیست که شما قصد دارید به آنها عمل کنید. اکثر مردم به تلاش برای گرفتن جان خود ادامه نمی دهند.
با این حال، اگر احساس می کنید ممکن است بر اساس احساسات خودکشی عمل کنید و قادر به حفظ امنیت خود نباشید، با یک اورژانس سلامت روان یا مرکز روانشناسی معتبر تماس بگیرید. مهم است که مانند هر اورژانس سلامت جسمی با آن جدی برخورد کنید و به دنبال کمک فوری باشید.
روان پریشی (که به آن تجربه روان پریشی یا اپیزود روان پریشی نیز گفته می شود) زمانی است که شما واقعیت را به روشی بسیار متفاوت از افراد اطراف خود درک یا تفسیر می کنید. رایج ترین انواع روان پریشی عبارتند از:
توهمات، مانند شنیدن صداها یا داشتن بینایی
هذیان ها، مانند پارانویا یا هذیان های عظمت.
روان پریشی افراد را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. ممکن است یک بار آن را تجربه کنید، قسمت های کوتاهی در طول زندگی خود داشته باشید یا بیشتر اوقات با آن زندگی کنید. همچنین ممکن است یک تجربه روان پریشی بدون تشخیص مشکل سلامت روان خاصی داشته باشید.
برخی افراد تجربه مثبتی از روان پریشی دارند. ممکن است آن را آرامش بخش بیابید، یا احساس کنید که به شما کمک می کند جهان را درک کنید یا شما را خلاق تر می کند.
مشکل روحی و روانی می تواند طیف وسیعی از علل را داشته باشد. این احتمال وجود دارد که برای بسیاری از افراد ترکیب پیچیده ای از عوامل وجود داشته باشد – اگرچه افراد مختلف ممکن است عمیق تر از دیگران تحت تأثیر چیزهای خاص قرار گیرند.
به عنوان مثال، عوامل زیر می توانند به طور بالقوه منجر به یک دوره از مشکل روانشناختی شوند:
تحقیقات نشان می دهد که برخی از مشکلات سلامت روان ممکن است در خانواده ها ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر والدینی دارید که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند، احتمال ابتلای شما به اسکیزوفرنی بیشتر است. اما هیچکس نمیداند که آیا این به خاطر ژنهای ماست یا عوامل دیگری مانند محیطی که در آن بزرگ میشویم یا شیوههای تفکر، مقابله و رفتاری که ممکن است از والدین خود بیاموزیم.
اگرچه ایجاد برخی از مشکلات سلامت روان ممکن است تحت تأثیر ژنهای ما باشد، اما محققان هیچ ژن خاصی را پیدا نکردهاند که قطعاً باعث مشکلات سلامت روان شود.
و بسیاری از افرادی که مشکل سلامت روانی را تجربه می کنند، هیچ والدین، فرزندان یا بستگان دیگری با این بیماری ندارند.
مغز انسان بسیار پیچیده است. برخی تحقیقات نشان می دهد که مشکلات سلامت روان ممکن است با تغییراتی در برخی مواد شیمیایی مغز (مانند سروتونین و دوپامین) مرتبط باشد، اما هیچ کس واقعاً نمی داند که چگونه و چرا. استدلال ها مبنی بر اینکه ترکیب شیمیایی مغز یک فرد علت مشکلات سلامت روان است، بسیار ضعیف است.
اما اگرچه شواهد محکمی وجود ندارد که بگوید هر گونه مشکل سلامت روان ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز ما است، ممکن است دریابید که برخی از افراد هنوز از شیمی مغز برای توضیح آنها استفاده می کنند. اما چرا؟
دلایل این امر ممکن است شامل موارد زیر باشد:
برخی از داروهای روانپزشکی با اثر بر مواد شیمیایی در مغز عمل میکنند، و شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد دارو میتواند در درمان برخی از علائم مشکلات سلامت روان مؤثر باشد (اگرچه داروها برای همه یکسان عمل نمیکنند).
مشکلات سلامت روان ممکن است بسیار شخصی به نظر برسند و درک آن سخت باشد، بنابراین این ایده که میتواند دلیل فیزیکی مشخصی برای افکار، احساسات و رفتارهای دشوار وجود داشته باشد، ممکن است صحبت آشکار درباره تجربیات خود و درخواست کمک را آسانتر کند.
برای تشخیص مشکل سلامت روان، پزشکان به موارد زیر توجه می کنند:
برای تشخیص دقیق، ممکن است از شما سؤالاتی در مورد خلق و خو، افکار و رفتارهای شما بپرسند. گاهی اوقات با استفاده از پرسشنامه یا فرم. آنها تشخیص شما را بر اساس آنچه که شما توصیف می کنید، قرار می دهند. به عنوان مثال، اگر به پزشک خود بگویید که بیش از دو هفته است که با خلق و خوی ضعیف، انرژی کم و عدم علاقه به فعالیت های معمولی مواجه شده اید، ممکن است به شما تشخیص افسردگی بدهد. اگر علائم شما تغییر کند، ممکن است در طول زمان تشخیص های متفاوتی برای شما داده شود.
تشخیص لزوماً به این معنی نیست که شما در حال حاضر خوب نیستید. شما می توانید یک مشکل سلامت روان را تشخیص دهید، اما در حال حاضر، بتوانید آن را مدیریت کنید و در محل کار و خانه به خوبی عمل کنید. به همین ترتیب، ممکن است تشخیص خاصی نداشته باشید، اما هنوز پیدا کردن چیزها بسیار دشوار است. تجربه هر کس متفاوت است و می تواند در زمان های مختلف تغییر کند.
برای مشکلات رایج مانند افسردگی و اضطراب، روانپزشک یا روانشناس بالینی شما ممکن است بتواند پس از یک یا دو قرار ملاقات، تشخیص دهد. برای مشکلات کمتر رایج باید به یک متخصص سلامت روان (مانند روانپزشک) ارجاع داده شوید و ممکن است آنها بخواهند قبل از تشخیص برای مدت طولانی تری شما را ببینند.
“بعد از غلبه بر شوک اولیه تشخیص، این تشخیص در واقع یک نعمت است زیرا اکنون می دانم که برای بهتر شدن چه کاری باید انجام دهم.”
دریافت تشخیص می تواند یک تجربه مثبت باشد. ممکن است از اینکه میتوانید نامی برای اشتباه خود بگذارید، احساس آرامش کنید، و این میتواند به شما و پزشکتان کمک کند تا در مورد اینکه چه نوع درمانی ممکن است برای شما بهترین کار را داشته باشد، صحبت کنید.
با این حال، بسیاری از مردم، از جمله برخی از پزشکان و روانپزشکان، احساس می کنند این مدل پزشکی تشخیص و درمان کافی نیست. به عنوان مثال، ممکن است احساس کنید که تشخیصی که به شما داده می شود کاملاً با تجربیات شما مطابقت ندارد. عوامل دیگر – مانند پیشینه، سبک زندگی و سایر شرایط شخصی شما – ممکن است به همان اندازه در درک آنچه تجربه میکنید و بررسی بهترین روش برای کمک به احساس بهتر شما مهم باشند.
لزومی ندارد که یک تشخیص کل زندگی شما را شکل دهد و ممکن است بخشی نسبتاً جزئی از هویت شما باشد.
“در ابتدا من تشخیص BPD یا اختلال شخصیت مرزی را به عنوان یک توهین، انتقاد از تمام وجودم تلقی کردم، اما بعد شروع کردم به درک این که این فقط یک تشخیص است، توضیحی برای این که چرا من چنین احساسی دارم.”
این صفحه یک نمای کلی از دو نوع رایج درمانی ارائه شده از طریق NHS ارائه می دهد: روان درمانی و داروهای روانپزشکی. همچنین برخی از جایگزینهای موجود، مانند هنرها و درمانهای خلاقانه و درمانهای مکمل و جایگزین را توضیح میدهد و توضیح میدهد که کجا میتوانید اطلاعات بیشتری کسب کنید.
هر درمانی که پزشک به شما پیشنهاد میکند، در حالت ایدهآل از آنچه موسسه ملی بهداشت و مراقبت عالی (NICE) برای شرایط شما توصیه میکند، پیروی میکند. NICE سازمانی است که دستورالعمل های بالینی رسمی را در مورد بهترین عملکرد در مراقبت های بهداشتی تولید می کند. این دستورالعمل ها بر اساس شواهد منتشر شده، مشارکت های کارشناسان و تجربیات واقعی زندگی است. آنها به طور رسمی برای استفاده در انگلستان هستند، اما ممکن است در ولز و سایر نقاط بریتانیا نیز استفاده شوند.
با این حال، اگرچه همه متخصصان مراقبت های بهداشتی تشویق به پیروی از دستورالعمل های NICE هستند، متاسفانه دسترسی به درمان های توصیه شده همچنان در سراسر NHS بسیار متفاوت است.
درمانهای گفتگومحور زمان و فضای منظمی را برای شما فراهم میکند تا در مورد افکار و تجربیات خود صحبت کنید و احساسات دشوار را با یک متخصص آموزش دیده بررسی کنید. این نوع درمان می تواند به شما کمک کند:
ممکن است اصطلاحات مختلفی را برای توصیف درمان های گفتاری از جمله مشاوره، روان درمانی، درمان، گفتار درمانی یا روان درمانی استفاده بشنوید. این اصطلاحات همگی برای توصیف یک سبک کلی از درمان استفاده می شوند.
CBT یک درمان نسبتا کوتاه مدت است که هدف آن شناسایی ارتباط بین افکار، احساسات و رفتارهای شما و کمک به توسعه مهارت های عملی برای مدیریت هر گونه الگوی منفی است که ممکن است برای شما مشکل ایجاد کند.
شواهد نشان می دهد که CBT می تواند یک درمان موثر برای طیف وسیعی از مشکلات سلامت روان باشد. با این حال، اگرچه بسیاری از افراد می توانند از CBT بهره مند شوند، اما همه آن را مفید نمی دانند. ممکن است متوجه شوید که برای شما مناسب نیست یا نیازهای شما را برآورده نمی کند.
رایج ترین نوع درمان موجود، داروهای روانپزشکی است. این داروها مشکلات سلامت روان را درمان نمی کنند، اما می توانند بسیاری از علائم را کاهش دهند. اینکه کدام نوع دارویی به شما پیشنهاد می شود به تشخیص شما بستگی دارد. مثلا:
این داروها بیشتر برای افرادی که افسردگی را تجربه می کنند تجویز می شوند، اگرچه ممکن است در صورت تجربه اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، مشکلات خوردن یا افسردگی به عنوان بخشی از یک مشکل دیگر سلامت روان، یک داروی ضد افسردگی نیز به شما پیشنهاد شود.
اینها ممکن است برای کاهش علائم ناراحت کننده روان پریشی، اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوافکتیو و گاهی اوقات اضطراب شدید تجویز شوند.
آنها گاهی اوقات برای افرادی که اختلال دوقطبی را تجربه می کنند نیز تجویز می شوند زیرا می توانند به کنترل هیپومانیا و شیدایی کمک کنند.
این داروها می توانند به شما کمک کنند در صورت داشتن مشکلات خواب شدید بخوابید، یا در صورت تجربه اضطراب شدید (که گاهی اوقات داروهای ضد اضطراب نامیده می شود) به شما آرامش می دهند.
اگر نوسانات خلقی شدید را تجربه می کنید، به عنوان مثال اگر تشخیص اختلال دوقطبی دارید، می تواند به تثبیت خلق و خوی شما کمک کند. آنها همچنین ممکن است برای هیپومانیا و شیدایی و گاهی اوقات افسردگی شدید عود کننده تجویز شوند.
بسیاری از مردم داروهای روانپزشکی را مفید می دانند، زیرا می توانند علائم شما را کاهش دهند و به شما امکان می دهند در محل کار و خانه با آن مقابله کنید. با این حال، داروها گاهی اوقات می توانند عوارض جانبی ناخوشایندی داشته باشند که ممکن است به جای بهتر شدن، احساس بدتری در شما ایجاد کنند. همچنین ممکن است ترک آنها دشوار باشد یا در صورت مصرف بیش از حد زیاد باعث آسیب جسمی شما شوند.
هنر و درمان های خلاق راهی برای استفاده از هنرها (موسیقی، نقاشی، رقص یا نمایش) برای بیان و درک خود در یک محیط درمانی، با یک درمانگر آموزش دیده است. اگر صحبت کردن در مورد مشکلات و احساستان برایتان دشوار است، این می تواند مفید باشد.
برخی افراد درمانهای مکمل و جایگزین را برای مدیریت استرس و سایر علائم رایج مشکلات سلامت روان مفید میدانند. این موارد می تواند شامل مواردی مانند یوگا، مدیتیشن، رایحه درمانی، هیپنوتیزم درمانی، داروهای گیاهی و طب سوزنی باشد.
شواهد بالینی برای این گزینه ها به اندازه سایر درمان ها قوی نیست، اما ممکن است متوجه شوید روانشناسی مدرن...
برچسب : نویسنده : عباس احمدی abbasahmadi بازدید : 189